” من برای معماری میجنگم؛ آن معماری که بیشتر و بیشتر سنتز نیروهای چندگانهی اجتماعی، سیاسی، زیربنایی، شهری و محیطی را پاسخگو باشد.”
تام مِین[i]، معمار ۶۸ سالهی آمریکایی، در سال ۱۹۶۶ در کانتیکت ِنیوانگلند زاده شد. او تحصیلات خود در رشتهی معماری را در دانشگاههای کالیفرنیای جنوبی و هاروارد پشت سر گذاشت. از آن زمان نیز حضور پیوستهای در دنیای آکادمیک معماری داشته و پیوسته در دانشکدههای مختلف به آموزش مشغول بوده است؛ تدریس در کرسی الینوت نویز دانشگاه هاروارد(۱۹۸۸)، کرسی ایلیل سارینن دانشگاه ییل(۱۹۹۱) و دانشگاه کلمبیا از جمله سوابق مِین در این زمینهاند.
در جستو جوی گذار از زبان فرمال سنتی، مِین در سال ۱۹۷۲ دفتر معماری مورفسس[ii] را به همراه مایکل رتاندی تأسیس کرد. به عنوان اولین پروژهی بزرگ، مورفسس مدرسهای در پسدینای کالیفرنیا طراحی کرد. گویی این پروژه اولین بیان محیطی و آگاهانهی مِین بود: “من همهچیز را طوری میخواستم که به اقلیم متغیر پاسخگو باشد.” بعد از این پروژه بود که طراحیهایش سمت و سوی دیگری گرفت.
مِین در کنار معماری با مفاهیم شهری هم دست و پنجه نرم میکند. او در سال ۲۰۰۴ بنای کوپر[iii] در نیویرک را طراحی کرد؛ یک پیاتزای عمودی که برای تشویق تعاملات اجتماعی حول یک آتریوم مرکزی سازمان یافته است. این بنا با عملکرد آموزشی مشتمل بر چند لابراتوار، گالری، سالن گردهمآیی، فضای استراحت، فضاهای چندمنظوره و چند ریز فضای دیگر است. ساختمان جدید کوپر یونیون، تلفیقی از هویت، فرهنگ و پویایی سازمان کوپر و شهر را در کنار یکدیگر به نمایش میگذارد. در طراحی این بنا مِین به ایدهی پیتر کوپر در رابطه با آموزش آزاد و آسانیاب وفادار مانده است: “همانقدر رها که آب و هوا”؛ شفافیتهای بصری و فضاهای عمومی قابل دسترس، این سازمان را با بافت فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی بستر شهر پیوند زده است. از تراز خیابان، نمای شفاف ساختمان شهروندان را به تماشا و حتی مداخله در فعالیتهای درون بنا دعوت میکند. بسیاری از عملکردهای عمومی، مانند گالری و سالن گردهمآیی دویست نفره، به راحتی قابل دسترساند. نزدیک به ۷۵ درصد از فضاهای عمومی از نور طبیعی بهره میبرند. بام سبز ساختمان نیز اثر “جزیرهی حراراتی” و آلودگیهای ناشی از بارندگی را کاهش میدهد. یک لایه از پوستهی بنا از پنلهای آلیاژ مشبک تشکیل شده که در موازات جدارهی پردهای آن قرار دارد. نور، سایه و شفافیت جدارهی دو پوستهی بنا به برجستگی هرچه بیشتر آن عینیت دادهاند. در عین پاسخگویی به بستر شهری، نمای تندیسگون این ساختمان نیز به آن هویتی ویژه بخشیده است. خصایص پایداری در این بنا، در کنار فضاهای اجتماعی آن و تعاملات شهری، در پیشبرد ایدههای پیتر کوپر تأثیرگذارند.
در همین سال که نیویرک یکی از پنج کاندید برگزاری المپیک تابستانی ۲۰۱۲ بود، طرح مورفسس برای دهکدهی المپیک[iv] به عنوان گزینهی برتر انتخاب شد. طرح مِین یک سازمانبندی شهری چندلایه و سهبعدی است که بر اثر متقابل میان آب، منظر، ساختمان و برنامهریزی تأکید میکند؛ شش منطقه که در هم تنیده شده و اطراف و زیر بناها رخنه کردهاند. این طرح با مساحتی بالغ بر ۲۴٫۷ هکتار، شامل ۴۵۰۰ واحد اقامتی، ۴۳ جریب پارک، تفرجگاه ساحلی، چند سینما، چند رستوران، فضاهای سرگرمی، اداری، ایستگاه پلیس و آتش نشانی و پارکینگ است. برجهای مسکونی شمال دهکده نسبت به الگوهای وزش باد و تابش خورشید جهتیابی شدهاند. با وجود سالنهای نمایش، مرکز ورزشی و کاربریهای دیگر، متراکمترین قسمت این دهکده در زمان بازیها، یعنی شمال آن پس از المپیک تبدیل به حوزهی چندمنظورهی تجاری شده که شهروندان را به حضور در فضا فرا میخواند. بازیهای المپیک، طی تکامل تدریجیشان در قرن گذشته رسم را بر بنای نشانهای دائمی از خود در شهر میزبان گذاشتهاند. طرح مِین سازهای مواج و روبانمانند با برجهای مسکونی مشرف به شمال دهکده بود که میتوانست نشانهای شهری در محلهی کوئینز نیویرک باشد.
در سال ۲۰۰۵، پس از شانزده سال، تام مین اولین معمار آمریکایی بود که توانست جایزهی پرایتزکر را از آن خود کند. این جایزه برای ساختمان مرکزی کالترنس[v] در لس آنجلس به او تعلق گرفت. البته ساخت این بنا در همان سال پایان یافت. طرح مِین در اینجا یک میدان عمومی است که در پوستهای هوشمند و دائماً در حال تغییر محصور شده است. این ساختمان دولتی شامل لابی اصلی، فضاهای نمایشگاهی، کافه تریا، حیاط و نمایشگاه اتومبیل، مرکز مراقبتهای روزانه و فضای بازی آن، مرکز کنفرانس، مرکز سلامتی و تراسهای آن، میدان عمومی و لابی بیرونیست. ایدههای مِین بر پایهی تشدید سیرکولاسیون و تشویق تعاملات سودبخش اجتماعی بسط یافتهاند. معماری متحرک نماهای این بنا، ویژگیهای پویای خود را به طور مستقیم از “ماشین” وام گرفتهاند، در حالی که زبان مصالح و عناصر سازهای آن سخن از زیرساخت “بزرگراه” میگویند. لایهی بیرونی نمای دوجداره از بدنهی بنا جدا شده و در محافظت از ساکنینش بهوسیلهی پوستهای مکانیکی، مانند بدنهی “ماشین” عمل میکند. نمای هر دو جبههی شرقی و غربی را پوستهای دوجداره از صفحات فلزی تشکیل داده که بسته به دمای بیرونی ساختمان باز و بسته میشوند. جبههی جنوبی نیز تقریباً به طور کامل با پنلهای خورشیدی پوشیده شده است. شبهنگام نورهای نئون قرمز و آبی- اثر هنری کیث سونیر به نام “ماشینیَت[vi] ” – محوطهی مجموعه را روشن میکنند. این باریکههای نورانی با اثر مکدری که بر فضای محوطه میگذراند، یادآور تحرک و سیالیت “فرهنگ ماشینی” در لس آنجلساند.
در سال ۲۰۱۰، مِین طراحی موزهی طبیعت و هنر پروت[vii] را به پایان رساند که هماکنون در دست اجراست. موزهی جدید پروت در پارک پیروزی دالاس در تگزاس، مفهوم متمایزی از”موزه” به نمایش میگذارد. مِین کوشیده در بنای این موزه به بالاترین حد ممکنِ پایداری در نوع خود دست یابد. محصول کارآیی بالای طراحی و تلفیق هنر و تکنولوژی، ساختمانی نوین است که کمترین برخورد با محیط را خواهد داشت. تودهی کلی ساختمان موزه به مثابه مکعبی شناور در منظر سایت آن تلقی میشود. تجربهی طبیعت آنجا آغاز شده که بازدیدکننده به موزه نزدیک میشود و از میان دو بومشناخت تگزاس عبور میکند: یکی جنگلی از درختان سایهانداز عظیم و دیگری پردیسهای خشک از بیابانهای بومی تگزاس که با شیبی آرام به سمت سقف سنگی موزه هدایت میشود. سقفی مواج به مساحت یک جریب، پوشیده از تکه سنگها و چمنهای بومی مقاوم در برابر خشکی که بازتابی از زمینشناسی بومی دالاس و نمایی از رشد و نمو مجموعهای زنده در طول زمان است. فصل مشترک این دو بومشناخت ورودی پلازای عمومی را تعریف میکند که عرصهای برای رویدادهای عمومی، گردهمآیی بازدیدکنندگان و فضایی عمومی برای شهر دالاس به شمار میرود. سقف مذکور بازدیدکنندگان را از پلازا به سمت فضایی متراکم و پس از آن به لابی وسیعی هدایت میکند. توپوگرافی سقف مواج لابی، پویندگی منظر بیرونی را منعکس کرده، مرز بین درون و بیرون را محو میسازد و طبیعت و انسانساخت را به هم پیوند میزند. با عبور از ورودی فضای متراکم، نگاه ناظر به سمت بالا و آسمان بالای آتریوم هدایت میشود. از آتریوم در طبقهی همکف چند پله برقی تا بالاترین تراز موزه کشیده شده که به بالکنی تمام شیشهای مشرف بر فراز شهر ختم میشود. بازدیدکنندگان از این بالکن طبق یک الگوی ساعتگردِ مارپیچ به سمت پایین حرکت کرده و از میان گالریها عبور میکنند. پروسهی فضایی پویای این موزه چنان تجربهی نابی خلق میکند که ضمن درگیر کردن بازدیدکننده، او را با محیط طبیعی و معمارانهی پیرامونش آشنا میسازد. از این قرار موزهی مِین اساساً ساختمانی عمومی و متعلق به شهر و شهروندان است. در نهایت حضور عموم برای موزه همانقدر ضروریست که این موزه برای شهر. بنای موزه در سایتی به مساحت ۱٫۹ هکتارساخته شده و مراحل ساخت آن تا سال ۲۰۱۳ به پایان خواهد رسید.
از پروژههای متأخر مِین، برج فار[viii] در لادِفانس فرانسه است. بین سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۸۹، ساخت و سازهای مرتفع بسیاری (که در مرکز تاریخی پاریس ممنوع شده بود) به خارج از مرزهای شهر انتقال یافت و اینگونه منطقهی تجاری لادِفانس در دو مایلی غرب پاریس بهوجود آمد. تا به امروز لادِفانس منطقهای مشتمل بر ساختمانهای ناپیوسته و میدانهایی خالی در میان آنها بوده؛ و گویی این برج نشانهای از اولین بازتوسعهها در این منطقه خواهد بود. برج فار جایی بین طاق بزرگ لادفانس و ساختمان CNIT مکانیابی شده است. سازه و پوستهی مجموعه با فرم نامتعارف برج وفق داده شده، در حالی که همزمان به معیارهای محیطی و فیزیکی پاسخگوست. در طراحی فرم و جهتگیری ساختمان، مسیر حرکت خورشید مد نظر گرفته شده است. پوستهی خمیده و دوجدارهی نمای جنوبی، تعاملات حرارتی را کاهش میدهد در حالی که نمای شفاف شیشهای شمال، استفاده فضاهای داخلی از نور طبیعی روز را به حدأکثر میرساند. سیستم دو غشایی نمای این بنا، حین حفظ چشماندازهای وسیع، راندمان انرژی و آسایش اقلیمی اهالی برج را ارتقاء داده است. این پوستهی کارآمد با تغییر نور، از زوایای مختلف شفاف، نیمه شفاف یا مات دیده میشود. برج تجاری اداری فار با ۷۱ طبقه، چند رستوران برای کارمندان، چند کافهی عمومی و رستورانهایی با چشمانداز وسیع، ارتفاعی معادل ۳۰۰ متر و مساحتی بالغ بر ۱۶٫۴ هکتار دارد. طراحی این ساختمان از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ به طول انجامید و مراحل ساخت آن تا سال ۲۰۱۵ تکمیل خواهد شد.
طی سی سال گذشته، دفتر معماری مورفسس موفق به دریافت بیش از سی جایزهی معماری پیشگرا، شصت و پنج جایزهی اِی آی اِی و کسب افتخارات دیگری چون ده پروژهی سبز برتر، کمیتهی معماری انستیتوی آمریکایی محیط (۲۰۰۷)، جایزهی پرایتزکر (۲۰۰۵) و جایزهی کرایزلر (۲۰۰۱) شده است.
مِین میگوید: “هیچگاه معماری سبکپرور را نپسندیدم. همیشه به کاری علاقه داشتم که یگانه پاسخ به شرایطی بوده که در خلق آن تأثیر گذاشته. من سالها کار کردهام؛ کار و فکر و میدانم در دنیایی که ما هستیم معمار آنیست که ایده را خلق کند.” او پیوسته وسعت معماری را میکاود و مفاهیم تازهای از لبهها، مرزها و پوششهای ساختمانی خلق میکند.
[i] .Thom Mayne.
[ii] . Morphosis. واژهای یونانی و به معنای فرم بخشیدن است.
[iii] . The Cooper Union for the Advancement of Science and Art.
[iv] . NYC2012 Olympic Village.
[v] . Caltrans District 7 Headquarters.
[vi] .Motordom.
[vii] . Perot Museum of Nature and Science
[viii] . . فار (phare) در زبان فرانسوی به معنای منار یا فانوس دریایی است.